وبلاگ دانشجویان پزشکی ورودی ۹۰ سبزوار

دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار

وبلاگ دانشجویان پزشکی ورودی ۹۰ سبزوار

دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار

خاطرات دوره علوم پایه

سلام و خسته نباشید و عید مبارک و صد سال به این سال ها ؛ هر روزتان نوروز ، نوروزتان پیروز ...

حالا که به سلامتی از آزمون علوم پایه رد شدیم و تا آزمون بعدی 3 سال فرصت داریم ، بیاین این دو سال و نیم گذشته رو با خاطراتش مرور کنیم ... موافقید ؟

هر کسی هر تعدادی که خاطره یادش هست (و البته قابل بازگویی ...!!!) بنویسه ...

این پست رو تا آخر روی وبلاگ نگه میداریم ...

موفق باشید

پزشکی۹۰سبزوار یکشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 12:07 ق.ظ

نظرات 24 + ارسال نظر

321 یکشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 12:16 ق.ظ

ترم دو ، کلاس آناتومی سیستم عضلانی (دکتر گل محمدی) :
استاد [در حال توضیح ماهیچه های خلفی ساق پا] : ماهیچه گاستروکنمیوس در ورزشکاران کدام رشته بیشتر تقویت می شود؟
من : شطرنج ...!!!
استاد : نه ، شطرنج نیست ...

من استاد بچه ها
سازمان عفو بین الملل

321 یکشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 12:28 ق.ظ

ترم چهار ، کلاس آناتومی سیستم گوارش ، اولین جلسه بعد از تعطیلات نوروز :
یادتونه دکتر گل محمدی اومد سر کلاس و شروع کرد به تعریف کردن از نتایج ترم بالایی ها ؟
رفتم روی سکو و شروع کردم به نوشتن ...
فضا به یک فضای مناظره ای تبدیل شد ...
پای تخته نوشته بودم که حداقل نمره ای که کسب کنیم 80 ه ... و با احتساب 22+ خواهیم داشت : 102

22 تا که اضافه نکردند ولی خدا رو شکر همه پاس شدیم ...

(*◕‿◕)عاشق یک لحظه نگاهت (*◕‿◕) یکشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 06:46 ق.ظ http://rahmat14.blogfa.com

دستان پرنوازش بهار ، طبیعت خفته را از خواب بیدار می سازد، و زمین و درخت رازهای رنگارنگ و عطرآگین خویش را نثار نگاه ما می کنند. در سال جدید خورشیدی، سبزی ، شادی ، کامیابی، بهره وری، اثربخشی فعالیت ها و بهروزیتان را از درگاه ایزد منان آرزومندم.
با خوبی ها و بدی ها، هرآن چه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد، برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی دیگر گذشت

روزهایتان بهاری و بهارتان جاودانه باد
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
┊　　 ┊┊　　 ┊┊ ✿
┊　　 ┊┊　　✿✿
┊　　 ┊┊　
┊ 　 ✿✿
┊
✿
خدایا دستم به آسمانت نمی رسد

اما تو که دستت به زمین می رسد عزت عزیزانم را تا عرش کبریایی خود بالا ببر

و هر آنچه آرزو دارند برآورده کن.

سالی توأم با سلامتی و سعادت برایتان آرزومندم
.
.
سلام دوست عزیز و بزرگوار

سپاس از حضور ِ پر مهرتان

سال نو بر شما و خانوادۀ گرانقدرتان مبارک
✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿
┊　　 ┊┊　　 ┊┊ ✿
┊　　 ┊┊　　✿✿
┊　　 ┊┊　
┊ 　 ✿✿
┊
✿
امروز دو نفر از من ادرس و شماره تو رو گرفتن، من هم بهشون دادم، یکی خوشبختی، یکی موفقیت ،
ان شاءالله تو سال جدید هر روز میان سراغت
.
★　　　*　♥　　★ *　　　　*　　　★　　　　　★　　♡　　* 　　　★ 　　　　　　　　 ☆　　　♡　　　　★　　*　　★　　　*　　　☆ ★　　*　　★　　　*　　　☆　　★　　 ♥　　*　　　★　　　　　★　　★　　* ♡　　　☆ 　　　　　　　　 ★　　　♥　　　　☆　　*　　★　　　*　♥　　★★　　　*　♥　　★ *　　　　*　　　★　　　　　★　　♡　　* 　　　★ 　　　
★　*　♥　　★ *　　　 ★　*　　　★　　　　　★　　♡　　* 　　　★ 　　　　　　　 ☆　　　♡　　　　★　　*　　★　　 ♥　*　　　☆ ★　　*　*　★　*　　☆　　★　　 ♥　　*　　　★　　　　　★　
　★　　* ♡　　　☆ 　　　　　　 ★　　　♥　　　　☆　　*　　★　　　*　♥　　★ * ★　　　*　♥　　★ *　　　　*　　　★　　　　　★　　♡　　* 　　　★ 　 ♡　★

... یکشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 01:09 ب.ظ

عجیبه..انگار هیچی تو این ذهن نیست!انگار نه انگار دو سال و نیم همکلاس بودیم!!!!!!!!چراااا؟؟!!!!!

واقعا چرا آیا ...؟!!!
البته خاطره زیاده ولی پیدا کردن خاطره هایی که خنده دار و قشنگ باشه (مثل همونی که نوشتید) سخته .

... یکشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 01:16 ب.ظ

terme 5 kelas ba dr kamranian:
dr kamranian porsidan az vijegihaye akhlaghie scotlandiha(fkr mikonam) chie?
yeki az bachehaye kelas farmoodand daman kootah mipooshand

ostad
ma
farde pasokhdahande

خیلی باحال بود ...
زنده باد ...

حداد یکشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 03:30 ب.ظ

ترم دو ، کلاس فارسی عمومی با استاد ... :
استاد استعداد عجیبی در بهم ریختن ساختار اشعار داشتند ...
به ذکر سه مورد بسنده می کنیم :

- یکی از خانم های کلاس گفتند حجاب چیزی است که اصیل نیست و استاد اینطور پاسخ دادند :
مگر در شاهنامه نخواندید که میگوید : منیژه منم دخت افراسیاب / برهنه ندیدست آفتاب تنم ...

- یک بار استاد گفتند : از علی آموز اخلاص عمل / بی ادب محروم ماند از لطف رب ...

- یک بار هم فرمودند : آنکه را اسرار حق آموختند / دهانش را مهر کردند و لبش را دوختند ...

استاد بچه ها من

... یکشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 04:02 ب.ظ

dr gol mohammadi ham ba vojoode dars dadane takeshoonama vaqean bazi az jomalateshoon kheili be dard khord ke hich vaght yadam nemire masalan:
etefaghi ke baraye loolehaye ghalbi miofte ro injoori tosif kardan:aghab mere bala mere rast mere..aghab mere payin mere chap mere
va ya oon shakhehaye asabe facial ke 5 ta angosht ro roo soorateshoon michasboondan hanooz too zehname

مفرح ترین کلاس علوم پایه بود!
حیف که هیچوقت سر کلاس دکتر گل محمدی درس گوش نمیکردم

111 یکشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 10:28 ب.ظ

یه روز که دکتر عبدالله زاده اومده بودن راجع به فوتبال اینا حرف بزنن همه مون هی سعی به فهموندن این بهش داشتیم که اینجا کلاس ماست اصلا نمیذاشتیم بنده خدا حرفشو بزنه.

البته اون موقع من سر کلاس نبودم ولی بعداً از بچه ها شنیدم ...

bahram دوشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 12:32 ق.ظ

ترم یک : اولین کلاسمون با دکتر عبدالله زاده بود. کلاس 4 بودیم. استاد پرسیدند نماینده کیه ؟!!! یه بنده خدایی گفت : استاد من من میخام نماینده بشم. انصافا دمش گرم کسی ترم یک نماینده نمیشد. خدا خیرش بده. البته نصف ترم تا اینکه ادریس وارد کار شد !!!
ترم دو : کلاس 17 بودیم. بحث سر انتخاب نماینده ترم دو بود که آخر سر قرار شد قرعه کشی انجام بشه. نتیجه اش رو هم که میدونین. از شانس بد اسم من در اومد. همون موقع باید میرفتم ماژیک بیارم که جلوی کلاس یه چند نفر جلومو گرفتن بهم تبریک گفتن. یعنی میخاستم کله شونو از جا بکنم.
ترم سه : کلاس17 بودیم ادبیات داشتیم نمیدونم به چه مناسبتی شیرینی آورده بودیم سر کلاس توزیع می کردم که بعد از اتمام کار اومدم سر جام بشینم که نمیدونم چی شد یه دفعه دیدم روی جعبه شیرینی نشستم و همشون حیف شد. خودم نخورده بودم خانم فرامرزی هم داشت نگاه می کرد از خجالت آب شدم. هیچ وقت از یادم نمیره. الانم که دارم تایپش می کنم خندم گرفته
ترم چهار : این کلاس دکتر گل محمدی همش خنده بود با اون طرز حرف زدنش. نیازی به یاداوری نیست استاد درباره سیستم گوارش و دندان داشت حرف می زد. درباره عاج و مینا و .... که یه دفعه گفت بلافاصله بوووووووووووووووووووووووق ( فکر کنم منظورمو گرفتی !!!) آخه چند بار هم تکرار کرد. دیگه نتونستم جلوی خودم رو بگیرم. با صدای بلند زدم زیر خنده و از کلاس خارج شدم
ترم پنج : هیچ خاطره ای بهتر از گذروندن این علوم پایه کوفتی نبود
واقعا چقدر زود ، دیر می شود!!! چشم به هم زدیم 5 ترم گذشت.
خدایا شکرت واسه همه چی.

البته کلاس ادبیات مال ترم سه نبود!
خیلی عالی بود مرسی

bahram دوشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 02:53 ب.ظ

آره ترم دو بود. ولی چون باحال بود نوشتم. اشتباه تایپی بود !!

دم شما گرم ؛ به جان آدمیت ...

bahram دوشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 11:02 ب.ظ

اینم از ترم سه : از چیش بگم آخه ؟!!!! از کلاس های دکتر کوشکی !!! از اینکه امیر صدرا دوست داشت همش بازی کنه ؟!!! از اینکه استاد به کتاب علاقه وافری داشتند و فقط با ..... بگذریم !!!
از کلاس های دکتر حیدری که می گفت هر جلسه می پرسم ولی اکثرمون نخونده می رفتیم سر کلاس و بلد نبودیم. از خود من که 4 بار پرسید هیچ وقت بلد نبودم !!! دفعه آخر که بلد نبودم گفت 4 تا منفی هم که از قبل داشتین. من داد زدم بلند گفتم نه استاد من 3 تا منفی قبلا داشتم . بعد اون یه نگاه عمیق کرد و گفت خوبه پس می دونی چند تا منفی داری و بازم درس نخونده میای سر کلاس !!!
راستی یه چند ثانیه هم به احترام کلاس های گوهربار و سرشار از بار علمی دکتر نمازی سکوت اختیار کنیم. فکر کنم آخرشم نفهمید دقیقا چند واحد زبان با دکتر شموسی داشتیم ها !!!

ای ... بذار بریم سبزوار ...
دمت گرم این یکی رو فوق العاده نوشتی ...
دکتر نمازی رو خوب اومدی ...

حداد دوشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 11:15 ب.ظ

ترم یک ، بعد از اولین جلسه کلاس دکتر گل محمدی (اولین روز) :
همه ملت به سمت کتابخونه یورش بردند و کتابهای گری و لانگمن رو به یغما بردند ...
من هم همراه با تنی چند از خستگان به کتابخانه رفتیم و دیدیم که هیچ اثری از آثار کتاب ها موجود نیست ...
جو گیر بودیم فکر می کردیم چه خبره ...

یک خاطره دیگه از ترم یک :
سر کلاس آقای بهروزیخواه ، یکی از خانم ها داشت با دوستاش می گفت و می خندید . استاد با همون لحن جذابش گفت : "دختر گلم اونجا گاز NO2 پخش شده؟ " همه منتظر بودند تا ارتباط موضوع رو بفهمند که استاد ادامه داد : "آخه میگن گاز NO2 باعث خنده میشه..." (و در ادامه استاد با همون خنده های خودشون کلاس رو شاد کردند...)

farzaneh سه‌شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 12:53 ق.ظ

aaaaaaaaaaaaa khoda vakili che classaye mofarrahi dashtim khodemon khabar nadashtim

چون در 90% کلاسها حضور نداشتید ...

farzaneh سه‌شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 02:32 ب.ظ

hala be room nayarid dggg

فقط خواستم بگم جرأتتون زیاد بوده ...!!!

حداد چهارشنبه 6 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 08:22 ب.ظ

سلام دوستان ؛
یک نفر اومده روی یکی از پست های قدیمی وبلاگ (پست مربوط به رتبه بندی دانشگاه های علوم پزشکی) نظر گذاشته و خواسته که اطلاع رسانی کنیم . متن پیام بدین شرح است :

سلام به دانشجویان ورودی 90
به همه کسانی که علوم پایه رو با موفقیت پشت سر گذاشتن تبریک میگوییم.
دوستانی که نمره حد نصاب برای قبولی علوم پایه رو کسب نکردن لطفا هرچه سریع تر از طریق دانشگاه خود نامه ای برای وزارت بهداشت ارسال کرده و خواستار پایین آوردن نمرهی حد نصاب قبولی (حدود70) باشند یعنی آموزش دانشگاه به وزارت نامه بفرسته!
هم چنین خواستاریم تا در روز شنبه 93/1/9 ساعت 9/30 در وزارت بهداشت به آدرس زیر حضور به هم رسانند تا مسولین مربوطه را برای کاهش حد نصاب قبولی یا اضافه کردن نمره قانع کنیم.
ممنون میشم اگر اطلاع رسانی کنید.
آدرس:شهرک قدس - بلوار فرحزادی - بلوار ایوانک - ساختمان مرکزی وزارت بهداشت.
برای تماس با ما میتوانید ایمیل بزنید.
olumpezeshki90@gmail.com

فرنوش پنج‌شنبه 7 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 10:59 ب.ظ

سلام ب همگی.
اگرچه من از کلاس عقب افتادم اما قبولی رو ب همتون تبریک میگم. مخصوصا اونایی ک دیگه دارن از پیش ما میرن. دل من برای تک تکتون تنگ میشه. امیدوارم دو سال و نیم خوبی رو با هم گذرونده باشیم.ایشالا بعد تعطیلات باز همدیگه رو میبینیم.
مطمینم تقریبا همتون با من خاطره 1 دعوا رو داشتین

سلام و خسته نباشید
فرصت برای جبران دارید ؛ فاصله آذرماه تا اسفند 95

آی گفتید ... بچه ها کسی هست با خانم اسماعیلی نسب دعوا نکرده باشه ؟!!!

حداد شنبه 9 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 10:06 ق.ظ

ترم یک ، کلاس مهارت های مطالعه و ... (اسم درسش چی بود؟) ؛
چه نمایش مزخرف و خنکی بازی کردیم من و ادریس ...!!!

حداد شنبه 9 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 10:09 ق.ظ

یه کلمه بگم فقط بخندبد : راگو !!!
ترم یک یه شب توی خوابگاه شام یه چیزی دادند به نام "راگو" ...
مونده بودیم این چیه دیگه ...!!!

111 یکشنبه 10 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 12:10 ق.ظ

هر چند ترم 5 واقعا مزخرف بود ولی بامزه بود که تا میخاستیم حرف بزنیم دکتر مجددی میگفتن باز سنگ پا گم شد!!!تا چن دقیقه تو شوک بودیم سنگ پا چیه

به نکته ظریفی اشاره شد ...
این ترم هم با دکتر مجددی یکی دو جلسه کلاس داریم ...

یه دوست دوشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 01:15 ب.ظ

فرنوش جان تو یکی از بهترین دوستای ما بودی و هستی
همگی منتظر شنیدن خبر قبولیت تو علوم پایه با نمره عالی هستیم
موفق باشی خانم دکتر

111 دوشنبه 11 فروردین‌ماه سال 1393 ساعت 08:55 ب.ظ

بهترین خاطره اون برگه امتحانی بود که دکتر بهروزی خواه اشتباهی دادن به ما!!!!کلا راجع به عدم پاسی مطمئن شدیم

احسنت ... به خاطره قشنگی اشاره کردید

هانیه جمعه 11 مهر‌ماه سال 1393 ساعت 08:05 ب.ظ

من ترم یکی که با هیچ کدوم از این استادا ندارم که؟!!!!

یعنی با دکتر گل محمدی و دکتر حیدری کلاس ندارید؟!!!

ترم پایینی تون پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 12:53 ب.ظ

سلام .من واقعا تحت تاثیر قرارگرفتم با این پست شما گذر دوسال ونیم عمر پر از دغدغه و اضطراب با خاطرات تلخ وشیرین رو با چندتا کامنت توی چند دقیقه به تصویر کشیدید...گاهی اوقات آدم فراموش میکنه که عمر و زمان در گذره و لحظه های تلخ و شیرین به سرعت میگذرند..ممنون بخاطر این یادوری بزرگ ..برای همتون آرزوی موفقیت و سربلندی دارم....

سلام
دقیقا حق با شماست
همچنین . موفق باشید .

حسین بهاری ورزنه عمارت سنتی شاباز ورزنه سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1402 ساعت 12:11 ب.ظ

باسلام وادب واحترام
اینجانب حسین بهاری ورزنه دارای اقامتگاه سنتی به نام عمارت سنتی شاباز ورزنه در شهر کویری ورزنه هستم وآماده همکاری 09132030776-09905047932 varzanehshabaz_tourism
اقامتگاه بوم گردی عمارت سنتی شابازورزنه خانه ای با قدمت 90 ساله و متعلق به دوران پهلوی است. این اقامتگاه در سال 1397 پس از مرمت و بازسازی، به بهره برداری رسید. از نظر موقعیت مکانی، اقامتگاه بوم گردی عمارت سنتی شاباز ورزنه در شهر ورزنه و در حد فاصل شهرهای اصفهان و نایین یزد وشیراز قرار دارد. فاصله اقامتگاه شابازتا شهر اصفهان 110 کیلومتر و فاصله آن تا شهر نایین 75کیلومتر می باشد شاید یکی از بهترین اقامتگاها در شهر ورزنه هستیم 8اتاق 8 سرویس بهداشتی ایرانی وفرنگی حیاط بزرگ حوض آب وشاه نشین کل پشت بام آجر فرش برای خوابیدن در پشت بام ورصد ستاره وستاره چینی
. ورزنه اولین فلکه بعد از پمپ بنزین (فلکه نماز)خیابان شیخ بهایی بعد از فروشگاه کورش اولین کوچه شهید خیرالهی عمارت سنتی شاباز ورزنه
گردشگری نجومی وتفریحی در کویر ورزنه، از ستاره باران ورزنه تا خورشیدگرفتگی برنامه داریم۱۴۱۲